بسیار ممکن ست در مسیر نبوغ خود، هنر خود را بی نیاز از آموزههای جاری در یک ورکشاپ داستان نویسی بدانند؛ چنانکه احمدرضا احمدی از عدم تربیت هنری در خانوادهی خود ابراز رضایت داشت یا حافط شیرازی که ابتدا در مقام نانوا به شعر میپرداخت و لیستی بلندبالا از هنرمندان بنامی که از هیچ کارگاه ادبی سر بر نیاوردهاند و کاستیای نیز در این زمینه احساس نشده. بله؛ اما یادآور میشویم که هنر داستاننویسی با تمام ظرافتها و پیچیدگیهای خود همواره در حال خلق بوده و منتقدانی نیز همواره در پی کشف چیستی و واکاوی چگونگی و بررسی آثار مادی و معنوی این محصولات ادبی. نظرگاههای شخصی شاخصهای ویژه میآفریند و به همین منوال سنجههای متنوع شیوههای متنوع نقد ادبی را. تقسیمبندی نقد ادبی به کلاسهای مختلفی همچون: نقد اومانیستی، نقد ادبی روانکاوانه (Psychoanalytic Literary Criticism)، نقد فرمالیسم (Formalism ) ، نقد ساختارگرایی (Structuralism) ، نقد تاریخی (Historical criticism) ، نقد پساساختارگرایانه ، نقد جنسیتی و… نمودارِ نکتهی سادهایست: انسان میکوشد تاثیر و عمق هر شیوهی هنری را وابکاود و در این مسیر نتایج به دست آمده میتواند برای هر هنرجوی ادبی، چراغ راهی برای نوشتن خلاقه باشد. چنانکه میتوان گفت:«نقشهای متفاوت و متنوع و حرفهای که امروزه یک هنرمند میپذیرد، نیازمند سنجه، آزمون و مشاوره و کوچینگ است»