آرشیو شعر عاشقانه معاصر | تو دیوانه، دلم دیوانه خانه
چارپارگی، بستر دیوانه است. شعر عاشقانه دیوانه خانه، چکیده‌ای از بهت شهری است کارون زده رو به من. آیا حریف بوده ام؟
به نام گیسوانت
… باد بود و
به طرزی تازه می‌جَریانَمیدی
تو با یک روسری افعال مجعول
و جلدی از مقاماتِ حمیدی…
رسیده نارسیده شعر خواندی:
-همیشه بی‌هوا بارونه اهواز
دو بیت از روسری بیرون رمید و
همین‌جا -ساحلِ کارون اهواز-
دوباغ از سیب و یلدا بار آورد:
فریب از شاخه
از یلدا سیاهی
دو باغ از هر طرف گم‌کردنی‌تر
دو سرداب از کبوترهای چاهی
برایِ آخرِ افسانه‌هایم
همین کارونِ بوگندو زیاد است
همین‌جا کپّه‌ی مرگم بماند
همین‌جا از سرم بانو زیاد است
نشستم پشت سدها کِز بگیرم
کبوترخانه‌هایت را تماشآه…
همین‌جا دامنِ فایز بگیرم
کبوتر با کبوتر، چاه با چاه…
«بتارونُم دوبیتی از درونُم
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
مخالف‌خونِ خیامت برونُم
مفاعیلن
مفاعیلن
مفاعیل»
صدوهشتاد دَمّام آن طرف‌تر
دو گام از این سرانجام آن طرف‌تر
دو پیراهن پس از واگیرِ دریا
صدوهشتاد دریا زیرِ دریا
من و فایز تو با هرکس دلت خواست
تو با هر لَنج و جاشو ساحلت خواست
بِران از روسری تا بی‌گدارم
به دختر بندری‌ها می‌سپارم
سقوطم را به انگشتِ اشاره
به تشبیه و مجاز و استعاره
بتفتانند و عاشورا بخوانند
وصیت‌های “جاشو” را بخوانند
که بیت‌الله دیوانی کفاره‌ست
خودش شاعر خودش هم چارپاره‌ست
[وصیت کرده بود:
شروه‌ای با
ردیفِ “دلبرُم دلبر” بیاور
اگر ماهی شدم در باغ سیبش
دو تا پاروزن از بندر بیاور
که مو تا مویه‌هایش را نویسا
و از «ب» تا «ت» تَمّت بلاجو
بگو بی بادبان باشند، بهتر
وگرنه برگی از دیوانِ خواجو
به پیشانی بچسبانند و هرّی!
بگو مجلس بفرمایی ندارد
همان‌جایی که روییده‌ست مرده‌ست
به غیر از سینه‌ام جایی ندارد]
…
هلا! این سینه، اینک آشیانه!
تو دیوانه؛
دلم دیوانه‌خانه
هزار و سیصد و هفتاد جانِ
سگانه می‌فرستم نوبرانه
که از آن سوی کارون ریشه بردار!
تو نخلی! نخل! از خون ریشه بردار
مبادا شاعری ناکام باشم
خدای گریه در عیلام باشم
شراب هفت سال و اَند گریه
بریزان و بگو تا چند گریه
شباشب تا عرق، پیراهنم: لخت
سگی ولگرد را لَه می‌زنم لخت
بیا نزدیک و تا جان می‌کنّم باش
نمای تازه‌ای از مردنم باش
…
سپردی:
بی‌گدار از روسری‌ها
به دریا می‌زنی هشدار جاشو!»
گمانت شاعری دریا ندیده‌ست
تو فکرِ ذکرِ پیش از دار باش…
او
…خودش صدناخدای تشنه را در
مقامات خلیجش غرق دارد
برای ناخدا بندر زیادست
ولی گیسو به گیسو فرق دارد
دیدگاهتان را بنویسید